بنا به گفته مدیر نظارت شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، در سال گذشته این شرکت با دستاوردهای قابل توجهی در حوزه استخراج و تولید مواد معدنی روبهرو بوده که از تولید بیش از حد برنامهریزیشده کانسنگ سرب و روی تا دستاوردهای چشمگیر در تولید شمش طلا و کنسانتره فسفات را شامل شده است. با این همه، اما آیا این پیشرفتها میتوانند مشکلات زنجیره صنایع معدنی، به ویژه فولاد را حل کنند؟
پیشرفتهای چشمگیر در تولید مواد معدنی
به گزارش عیار معدن از خبرگزاری صداوسیما، قباد شاه کرمی مدیر نظارت شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران (ایمپاسکو) به تازگی خبر داده که طی سال ۱۴۰۳، عملکرد این شرکت در حوزه استخراج و تولید مواد معدنی بسیار چشمگیر بوده است. به گفته وی، بر اساس اطلاعات منتشر شده، تولید کانسنگ سرب و روی به بیش از ۱.۰۶ میلیون تن رسید که ۱۱۸ درصد برنامه تعیینشده را تحقق داد. این رقم نشاندهنده این است که معادن ایران قادر به تولید بیش از حد انتظارات هستند و میتوانند نقش مهمی در تأمین مواد اولیه صنایع داخلی و صادرات ایفا کنند. شاه کرمی در مورد افزایش تولید طلا هم خبر داد: تولید شمش در معادن طلای هیرد، موته و زرشوران به ۱۵۴۰ کیلوگرم رسید که نشاندهنده تحقق ۱۰۳ درصدی اهداف سالانه است. این دستاورد نه تنها به افزایش درآمدهای ارزی کشور کمک میکند، بلکه نشاندهنده توانمندی ایران در استخراج و فرآوری مواد معدنی با ارزش افزوده بالا است. مدیر نظارت شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران خبر خوب دیگری هم داد و آنهم اینکه در مجتمع فسفات اسفوردی، تولید کنسانتره فسفات با ۱۳۷ درصد تحقق برنامه، رقمی فوقالعاده ثبت کرد. این دستاورد نشان میدهد که ایران میتواند در زمینه تولید مواد معدنی مورد نیاز صنایع کشاورزی و شیمیایی نیز نقش مهمی ایفا کند. همچنین، تولید فروکروم به ۱۰۳ درصد رسید و در بخش نفلین سینیت، تولید به بیش از ۸ هزار تن رسید که ۸۲ درصد برنامه را محقق کرد.
امکان تحقق بیش از انتظار تولیدات با رویکرد “جهاد اقتصادی”
آنچه که در مجموع از آمارهای ارائه شده از سوی این مدیر حوزه معدن برمی آید نشان میدهد که معادن ایران نه تنها در تأمین نیازهای داخلی موفق عمل کردهاند، بلکه میتوانند به عنوان یکی از منابع اصلی درآمد ارزی و رشد اقتصادی کشور عمل کنند. این دستاوردها به وضوح نشان میدهند که با مدیریت صحیح و استفاده از فناوریهای نوین، میتوان ظرفیتهای بالقوه معادن ایران را به بهرهوری بالا تبدیل کرد. موفقیتهای بیش از ۱۰۰ درصد در بسیاری از بخشها (مانند سنگ آهن، طلا و فسفات) بیانگر برنامهریزی دقیق و نیز نشاندهنده بهینهسازی زنجیره تولید است. این موضوع میتواند در تقویت جایگاه اقتصادی معادن ایران، کاهش وابستگیهای وارداتی و بهبود فرصتهای صادراتی مؤثر باشد. ضمن آنکه برای بخش های صنعتی یعنی بهره برداران از منابع و کانسنگ های معدنی هم الگویی باشد تا با رویکرد عملیاتی تر و به عبارت بهتر همان “جهاد اقتصادی” به تامین نیازهای داخل توجه کنند. علاوه بر این، عملکرد فراتر از انتظارات در حوزههایی چون کنسانتره فسفات و شمش طلا میتواند بهعنوان روشی برای سایر بخشهای معدنی و صنایع داخلی مطرح شود. این رویکرد چشمانداز روشنی از آینده صنعت معدنکاری ایران را به تصویر میکشد.البته که با تقویت زیرساختها و رفع موانع موجود، این روند میتواند به شکوفایی بیشتر معادن و جهش قابلتوجه در بخش اقتصاد این صنعت منجر شود.
نیم نگاهی به چالش ها؛ زنجیره فولاد همچنان در معرض مشکلات جدی
با وجود این پیشرفتهای چشمگیر، زنجیره فولاد در ایران همچنان با چالشهایی روبروست. یکی از مهمترین این چالشها، عدم تطابق میان تولید سنگ آهن و تأمین نیازهای صنایع پاییندستی، به ویژه در حوزه فولاد است. بر اساس گزارشهای منتشر شده در سالهای اخیر، ایران به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان سنگ آهن در جهان شناخته میشود، اما در عین حال، وابستگی به واردات خوراک برای کورههای ذوب فولاد و نیز مشکلات تأمین انرژی، باعث شده که این زنجیره به طور کامل بهرهوری خود را از دست بدهد. برای مثال، در سال ۱۴۰۲، وزارت صمت اعلام کرد که بخش فولاد با کمبود مواد اولیه و مشکلات انرژی روبرو شده است. این موضوع باعث شده که بسیاری از کارخانههای فولاد، با کاهش ظرفیت تولید مواجه شوند. همچنین، مشکلات حمل و نقل و نبود زیرساختهای مناسب، انتقال مواد اولیه را دشوار کرده و هزینههای تولید را افزایش داده است.
ضرورت توجه به مدیریت منابع
یکی از نقاط نادیده در این خبر، تمرکز بر تولید کمی بدون توجه به مدیریت بهینه منابع است. به عنوان مثال، در بخش زغالسنگ، با وجود دستیابی به ۸۸ درصد هدف تعیینشده، این رقم نشاندهنده این است که هنوز فاصله میان ظرفیتهای موجود و تحقق کامل اهداف وجود دارد. این موضوع نشان میدهد که نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختها و فناوریهای نوین برای بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها بیش از پیش احساس میشود. در این میان با توجه به استفاده بهره برداران از روش های سنتی و قدیمی در استخراج مواد معدنی، همچنان آمار اتلاف این منابع در کشور ما بالاست. موضوعی که سال گذشته در نشست ها و همایش های متعدد، بر ضرورت بازنگری در آن و جایگزینی فناوری های نوین در استحصال معادن تاکید شد. همچنین، در بخش نفلین سینیت، تولید به ۸۲ درصد برنامه رسیده است که البته اصل خبر امیدوار کننده می نماید. با این همه اما وقتی به 18 درصد محقق نشده توجه کنیم درمییابیم که این فاصله پابرجا بودن برخی چالشها در استخراج و فرآوری این ماده معدنی را نشان میدهد. قابل توجه آنکه نفلین سینیت در صنایع شیمیایی و سرامیک کاربرد داشته که کمبود در تولید آن می تواند بر تولید محصولاتی مانند اینها تأثیر بگذارد.
فرصتها و تهدیدها
دستاوردهای فوق، نشاندهنده این است که ایران ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یکی از قطبهای اصلی تولید مواد معدنی در منطقه را دارد. اما برای آنکه این انرژی ذخیره به بالفعل تبدیل شود، نیاز به اقدامات جدی در حوزههای مختلفی مانند اصلاح قوانین، تسهیل دسترسی به منابع مالی، و توسعه زیرساختها وجود دارد. از سوی دیگر، عدم توجه به چالشهای زنجیره فولاد و سایر صنایع وابسته، میتواند به طور جدی بر رشد اقتصادی کشور تأثیر بگذارد. برای مثال، وابستگی به واردات خوراک برای کورههای ذوب فولاد و مشکلات انرژی، نیازمند تصمیمگیریهای راهبردی است. همچنین، نیاز به تقویت همکاری میان دولت و بخش خصوصی برای حل این چالشها بیش از پیش احساس میشود. پیشبینی آینده و پیشنهادات با توجه به ظرفیت بالای بالقوهی معادن ایران، این بخش میتواند نقش محوری در رشد اقتصادی کشور ایفا کند. اما برای این کار، نیاز به سرمایهگذاری جدی؛ اصلاح قوانین و افزایش مشارکت بخش خصوصی داریم. همچنین، توجه به مدیریت بهینه منابع و حل مشکلات زنجیره فولاد، میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش وابستگی به واردات کمک کند. آینده نشان خواهد داد که آیا این بخش میتواند به انتظارات کشور و مردم پاسخ دهد یا خیر. با این همه اما یک چیز قطعی است: بدون توجه جدی به چالشهای موجود، دستاوردهای چشمگیر امروز نمیتوانند به رشد پایدار و توسعه اقتصادی منجر شوند.