ارزیابی مقادیر تولیدات شرکتهای زغالسنگ بازار سرمایه نشان میدهد که در ۱۳سال گذشته به طور میانگین در هر سال ۱۲درصد به مجموع تولیدات این صنعت افزوده شده است. در دو سال اخیر روند افزایشی تولیدات شرکتهای زغالسنگ بورسی معکوس شده است. مشکلاتی از قبیل قیمتگذاری دستوری، انحصار خریدار عمده و همچنین فرسودگی تجهیزات موجب شد تا تولیدکنندگان شرکتهای زغالسنگ بورسی نتوانند با تمام ظرفیت خود تولید کنند. نتیجتا در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ میزان تولیدات این صنعت با نزول ۱۶ و ۱۴درصدی همراه شد.
طی سال گذشته ۱۴درصد از تولیدات زغالسنگیها کاسته شد و تولیدات این صنعت به ۱میلیون تن تقلیل یافت. در سهماهه تابستان ۲۲۵هزار تن زغالسنگ از طریق چهار شرکت بورسی این صنعت به چرخه تولید درآمد که در مقایسه با تابستان سال گذشته ۲۳درصد کاهش تجربه کرده است. این نزول در بهار امسال نیز رقم خورده است و ۱۸درصد از تولیدات گروه زغالسنگ کاسته شده است. در ششماهه امسال نیز روند نزولی تولیدات شرکتهای زغالسنگ بازار سهام تداوم یافته است. طی سال جاری ۴۱۹هزار تن زغالسنگ از طریق بورسیهای صنعت به چرخه تولید درآمد که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۱درصد کاهش تجربه کردند. در ششماهه امسال هر چهار تولیدکننده زغالسنگ بورسی نزول سنگین تولیدات را تجربه کردند. شرکت «کطبس» تنها تولیدکننده زغالسنگ بورسی است که در سال جاری توانست برخلاف صنعت ۱درصد به تولیدات خود بیفزاید.
در جهان امروز، زغالسنگ به نماد آلایندگی و بحران اقلیمی تبدیل شده است. اما واقعیت این است که بسیاری از صنایع، بهویژه فولاد و سیمان، هنوز راهی جز استفاده از آن ندارند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. صنایع فولادی کشور که سهم قابلتوجهی از صادرات غیرنفتی را تشکیل میدهند، همچنان به زغالسنگ ککشو وابستهاند. همین وابستگی باعث شده شرکتهای زغالسنگی، هرچند کوچک در مقایسه با غولهای معدنی دنیا، جایگاهی کلیدی در زنجیره تولید ایران داشته باشند.
ورود شرکتهای زغالسنگی به بورس، نقطه عطفی برای این صنعت بود. نمادهایی مانند «کزغال» و «کشرق» در سالهای اخیر توانستهاند توجه معاملهگران را جلب کنند. رشد قیمت جهانی زغالسنگ در مقاطعی سودآوری این شرکتها را جهش داد و سهام آنها را به گزینههای جذاب تبدیل کرد. اما در عین حال، سرمایهگذاران بهخوبی میدانند که این صنعت با ریسکهای جدی روبهروست؛ ریسکهایی که میتواند هر لحظه روند سودآوری را تغییر دهد. از نوسان قیمتهای جهانی گرفته تا تصمیمات ناگهانی در سیاستگذاری داخلی، همگی بر آینده بورسی زغالسنگ سایه انداختهاند.
بررسی میزان درآمد شرکتهای تولیدکننده زغالسنگ بازار سهام نشان میدهد که معضل قیمت دستوری تا آنجا وضعیت این صنعت را بغرنج کرده است که وضعیت درآمدی آنها نیز با وجود تورم حال حاضر کشور دستخوش چالش شده است. علیرغم آنکه طی 13سال گذشته میانگین رشد درآمد صنعت به میزان 63درصد بوده است، در سال 1403 تنها 2درصد به مجموع فروش این صنعت افزوده شده است و درآمد تولیدکنندگان زغال در این سال به میزان 5هزار و 954میلیارد تومان به ثبت رسید. این به معنای کاهش 61درصد شتاب درآمد زغالسنگیها در قیاس با میانگین رشد سالانه بوده است.
در بهار امسال نیز رشد ناچیز 3درصد در میزان درآمد این صنعت به ارمغان رسیده است. در تابستان رشد درآمدی صنعت تداوم نیافت و میزان فروش با کاهش 6درصدی نسبت به مدت مشابه همراه شد و به سطح 1هزار و 531میلیارد تومان کاهش یافت. در مقیاس ششماهه میزان درآمد شرکتهای زغالسنگ بازار سهام با نزول 2درصد همراه شد و به سطح 2هزار و 917میلیارد تومان کاهش یافت. در سال جاری تمامی تولیدکنندگان زغالسنگ با نزول درآمدی همراه شدهاند. با این حال شرکت «کطبس» توانسته 14درصد به درآمد خود نسبت به ششماهه نخست 1403 بیفزاید و فروش خود را به سطح 530میلیارد تومان افزایش دهد.
یکی از مشکلات اصلی شرکتهای زغالسنگ در ایران، نظام قیمتگذاری دستوری است. برخلاف بسیاری از کالاهای جهانی که بر اساس عرضه و تقاضا در بازارهای بینالمللی تعیین میشوند، قیمت زغالسنگ در داخل اغلب با دخالت دولت و بهویژه وزارت صمت مشخص میشود. این موضوع باعث شده شرکتها نتوانند از رشد قیمت جهانی بهطور کامل منتفع شوند. بارها دیده شده که درحالیکه شاخصهای جهانی زغالسنگ اوج گرفتهاند، شرکتهای داخلی همچنان مجبور به فروش محصول با نرخهای پایینتر بودهاند. این شکاف قیمتی نه تنها سود سهامداران را محدود میکند، بلکه انگیزه سرمایهگذاری جدید را نیز کاهش میدهد.
صنعت زغالسنگ ایران علاوه بر چالش قیمتگذاری، با مشکلات زیرساختی نیز دست به گریبان است. بسیاری از معادن فعال از تکنولوژیهای قدیمی استفاده میکنند و بهرهوری پایینی دارند. هزینههای استخراج و حملونقل در مقایسه با استانداردهای جهانی بالاست. از سوی دیگر، ایمنی کار در معادن همچنان یک معضل جدی است و حوادث کارگری هر از چندگاهی خبرساز میشود. این مسائل علاوه بر فشار مالی، وجهه اجتماعی شرکتها را نیز زیر سوال میبرد و میتواند در بلندمدت به افزایش هزینههای بیمهای و حقوقی بینجامد.
فشار بر تولیدکنندگان زغالسنگ موجب شد تا علاوه بر نزول مقادیر تولید و درآمد این صنعت، میزان سودآوری نیز کاهش چشمگیر تجربه کند. متوسط حاشیه سود زغالسنگیها در 13سال گذشته به میزان 27درصد بوده است. در سال گذشته حاشیه سود این صنعت به 22درصد رسید که در مقایسه با متوسط سالانه 5درصد کاهش یافته است. علاوه بر مقیاس سالانه، در بازه فصلی سودآوری صنعت زغالسنگ کاهش تجربه کرده است. در بهار امسال میزان حاشیه سود این صنعت 19درصد به ثبت رسید که در مقایسه با متوسط فصلی 9درصد کاهش داشته است. در میان چهار تولیدکننده زغالسنگ بازار سرمایه، شرکت «کطبس» بیشترین میزان سودآوری در دورههای اخیر را تجربه کرده است. حاشیه سود سال 1403 و بهار امسال این شرکت بهترتیب 33 و 34درصد به ثبت رسید.
در سطح جهانی، فشار بر صنعت زغالسنگ عمدتا به دلیل ملاحظات زیستمحیطی است. در ایران اما داستان کمی متفاوت است. دولت از یک طرف برای حمایت از صنایع پاییندستی، قیمت زغالسنگ را پایین نگه میدارد و از طرف دیگر منابع مالی کافی برای توسعه معادن اختصاص نمیدهد. این شرایط شرکتهای زغالی را در موقعیتی دشوار قرار داده است. نتیجه چنین سیاستی چیزی جز کاهش انگیزه سرمایهگذاری و تضعیف توان رقابتی نخواهد بود. با وجود تمام مشکلات، نمیتوان انکار کرد که شرکتهای زغالسنگی در دورههای جهش قیمت جهانی، سودآوری بالایی تجربه میکنند. همین موضوع باعث میشود سهمهای این گروه در بورس بهعنوان گزینهای برای نوسانگیری یا سرمایهگذاری کوتاهمدت مورد توجه قرار گیرند.
زغالسنگ در ایران هنوز نقشی حیاتی در زنجیره تولید فولاد دارد و در کوتاهمدت بعید است جایگزینی جدی برای آن پیدا شود. اما فشارهای داخلی و خارجی، از قیمتگذاری دستوری گرفته تا روند جهانی کاهش آلایندگی، مسیر آینده این صنعت را دشوار کرده است. شرکتهای زغالسنگی اگرچه امروز روی تابلوی بورس دیده میشوند و در مقاطعی سودآوری بالایی دارند، اما بدون اصلاحات بنیادین نمیتوانند آینده روشنی برای سهامداران ترسیم کنند.
اخیرا در بحث ناترازی برق در ایران، صحبتی از سوی مسوولان عنوان شد مبنی بر آنکه تولید برق ایران از زغالسنگ نسبت به استاندارد جهانی بسیار ناچیز است. همین امر موجب شد تا مسوولان به فکر راهاندازی نیروگاههای تولید برق براساس زغالسنگ بیفتند. البته این فکر هنوز عملی نشده است اما در صورت جدی شدن این موضوع میتوان انتظار بهبود تقاضا برای زغالسنگ و در نتیجه افزایش ظرفیت تولیدات این صنعت را داشت. بازار سرمایه همواره به آینده نگاه میکند و اگر چشمانداز این صنعت تیره باقی بماند، سهم آنها در سبد سرمایهگذاران روزبهروز کوچکتر خواهد شد./ دنیای اقتصاد