یک کارشناس ارزی میگوید که صرف مداخله بانک مرکزی در بازار غیررسمی کافی نیست و اگر بازار ارز توافقی میخواهد به نتیجه برسد بانک مرکزی باید با استفاده از حکمرانی ریال بازار غیررسمی و تسویه ریالی معاملات آن را هم کنترل کند.
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ بازار ارز توافقی که از 26 آذرماه رسما با ورود صادرکنندگان و واردکنندگان غیرنیمایی آغاز به کار کرد، نخستین بازار ارز حواله در کشور است و قرار است نرخ ارز در آن بر اساس عرضه و تقاضا شکل بگیرد. در حال حاضر تمامی صادرکنندگان و واردکنندگان میتوانند ارز خود را از طریق بازار ارز تجاری مبادله کنند و هیچ یک از آنها نیز برای پیشنهاد قیمت محدودیتی ندارند؛ چراکه در نهایت قیمت ارز بر اساس سیستم مچینگ و جورسازی کشف میشود. با وجود اینکه برخی کارشناسان اقدام بانک مرکزی در ایجاد بازار ارز توافقی را رو به جلو و مثبت ارزیابی میکنند؛ اما برای موفقیت آن اقدامات مکملی را پیشنهاد میکنند. در همین زمینه گفتوگویی با سید محمدرضا موسوی، کارشناس ارزی داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
فارس: بانک مرکزی اخیرا ارز نیما را به بازار ارز توافقی منتقل کرده است. توضیح میفرمایید که ارز نیما چه مشکلاتی داشت که بانک مرکزی تصمیم گرفت بازار توافقی را راهاندازی کند؟موسوی: مسئلهای که در ارز با آن مواجه بودیم این بود که یک بازار رسمی، آزاد، شفاف و عمیق نداشتیم. یعنی یک محلی که ویژگیهای یک بازار کارا را داشته باشد که عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان در آن انحصار نداشته باشند و همه بتوانند ورود و خروج آزاد داشته باشند، عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان حقیقی در بازار حضور داشته باشند، نرخ در یک فرایند شفاف و کاملا بر اساس نیروهای بازار تعیین شود و شفافیت داشته باشد و بقیه ویژگیهایی که برای وجود بازار رقابتی عمیق لازم است، چنین بازاری را ما در طول دهههای گذشته در بازار ارز نداشتیم.این باعث شده است که بانک مرکزی نتواند سیاستهای ارزی خود را دقیق و درست اعمال کند؛ یعنی بستری برای سیاستگذاری ارز وجود نداشته است و هم معاملهگرها نمیتوانستند خوب در بازار معامله کنند. نرخی هم که در بازار ایجاد شده با واقعیتها همخوانی نداشته است. از آن طرف ما یک بازار غیر رسمی داشتیم که در نبود بازار رسمی، رقابتی و شفاف مرجع معاملات قرار میگرفت.
برخی از معاملات هم به خاطر اختلالات بازار رسمی پاسخ داده نمیشدند و در بازار غیر رسمی سرریز میشدند. نرخی هم که در آنجا شکل میگرفت تحت تاثیر عوامل مختلفی بود. عوامل سیاسی اثر میگذاشت، معاملات سفته بازانه اثر داشت، معاملات قاچاق اثر میگذاشت.
یک فضای التهابگونه غیرشفاف و غیررقابتی در بازار غیررسمی درست میشد که هم به انتظارات تورمی دامن میزد و هم سایر بازارها را ملتهب میکرد و هم در زمان بروز شوکها باعث میشد دامنه نوسانات خیلی زیاد شود و تقریبا با وجود آن سیاستهای ارزی بانک مرکزی به نتیجه خود نمیرسید. به خاطر همین ایجاد یک بازار رسمی عمیق، رقابتی جزو اهداف بانک مرکزی قرار گرفت. بانک مرکزی تقریباً از همان دو سال پیش به سمت این رفت که بتواند نهادسازی کند و آرام آرام بتواند این بازار را شکل دهد. تشکیل بازار رسمی ارز و طلا اولین قدم این برنامه بانک مرکزی بود.در ابتدا که قرار بود این بازار راهاندازی شود، بنابر این بود که افرادی که خارج سامانه نیما به نوعی معامله انجام میدهند و ارز خود را واگذار میکنند، بتوانند ارز خود را عرضه کنند. بعد کمکم مقامات بانک مرکزی این موضوع را در رسانهها مطرح میکنند که ما بازار نیما را هم با الزاماتی به بازار توافقی منتقل میکنیم که چند روز گذشته این اتفاق رخ داد و یک نرخی هم کشف شد. آن چیزی که به نظر من مهم است، این است که اولا ایجاد بازار ارز توافقی در راستای هدف اصلی بانک مرکزی که تشکیل یک بازار رسمی شفاف است کار رو به جلویی است؛ اما یک سری الزامات دیگری وجود دارد که باید رعایت شود تا این اقدام بتواند کامل به هدف خود برسد.
فارس: آن الزامات چه هستند؟موسوی: مهمترین الزام آن کنترل بازار غیررسمی است. ببینید در جامعه ما نرخ ارزی که مردم و فعالان اقتصادی به آن رجوع میکنند و به آن نگاه میکنند الان نرخ بازار غیررسمی است. حجم معاملاتی که در آن بازار شکل میگیرد هم حجم قابل توجهی است. لذا الان آن بازار است که متاسفانه تعیین کننده است و این یک واقعیت است.اگر بانک مرکزی یک بازاری شکل بدهد که زمینه را برای انجام معاملات سالم فراهم کند؛ اما آن بازار را که مرجع شده است، کنترل نکند این اقدام بانک مرکزی ممکن است به نتیجه نرسد. در کنار آن بانک مرکزی باید اقداماتی انجام بدهد که آن بازار از مرجعیت بیفتد.فارس: چگونه میتواند از مرجعیت بیفتد؟موسوی: بانک مرکزی باید به روشهایی که به نوعی میتوان گفت به حکمرانی ریال و کنترل تراکنشهای بانکی برمیگردد، بازار غیر رسمی را محدود کند. محدود کردن بازار غیررسمی به معنای بستن و قاچاق اعلام کردن آن نیست؛ چون در برخی از دورهها بعضی از مقامات بانک مرکزی میگفتند بازار غیررسمی بازار قاچاق است. به صرف اعلام که آن بازار از مرجعیت نمی افتد. بانک مرکزی باید نقاطی که معاملات بازار غیررسمی به ابزارهای نظارتی بانک مرکزی گره میخورد را پیدا کند آن کجاست؟ تراکنشهای ریالی است. چون تسویه معاملات ما با ریال انجام میشود.
اگر بانک مرکزی یک حکمرانی ریال منسجم داشته باشد و بتواند با استفاده از ابزار حکمرانی ریال معاملات غیررسمی را از رسمی تفکیک کند و بر اساس آن جلو برود، میتواند معاملاتی که حجم بازار غیررسمی و معاملات سفتهبازانه و فردایی را افزایش میدهند، محدود کند و یک موانعی را در بازار غیررسمی از طریق کنترل تراکنش بانکی ایجاد کند که جلوی سرعت و سیالیت این بازار را بگیرد، التهاب بازار را کاهش دهد و حجم بازار کوچک شود. وقتی حجم بازار کوچک شد در حاشیه قرار میگیرد و این بازار توافقی میتواند مرجع قرار بگیرد.اگر ما حکمرانی ریال نداشته باشیم هر کسی با هر انگیزهای بخواهد معامله انجام بدهد میتواند از طریق حسابهای بانکی به راحتی انجام بدهد. حالا یا با حسابهای خودش یا با حسابهای اجارهای و کار خود را پیش ببرد. اما با حکمرانی ریال بانک مرکزی به راحتی میتواند افرادی که با حسابهای اجارهای یا دستگاههای پوز مربوط به مشاغل دیگر اقدام به خرید و فروش ارز میکنند را رصد و محدود کند و به نوعی جلوی سرعت انجام معاملات را بگیرد.
فارس: آیا نرخی که در بازار رسمی توافقی کشف میشود میتواند به بازار آزاد غیر رسمی سیگنال بدهد؟موسوی: این موضوع محل اختلاف است که این اتفاق میافتد یا نمیافتد. بانک مرکزی به دنبال این است که با این کار بتواند هم زمینه را برای تجار فراهم کند که بتوانند در فضای آزاد و سالم معامله انجام بدهند و به هم اشراف آن بر بازار ارز افزایش پیدا کند و یک بازار شفافی ایجاد شود که بتواند به راحتی سیاستگذاری انجام بدهد و هم به نوعی بتواند ثبات ایجاد کند. آن دامنه نوسانی که بانک مرکزی در بازار قرار میدهد به خاطر این است که میخواهد ثبات ایجاد کند.
اینکه تاثیر این مسئله بر روی بازار غیررسمی چقدر است بستگی به این دارد که بانک مرکزی آن مکملها را به خوبی انجام دهد یا خیر. اگر ما بازار توافقی را ایجاد کنیم و بازار غیررسمی را رها کنیم معلوم نیست که بتواند به هدفش برسد؛ یعنی بانک مرکزی باید اولاً یک هدفگذاری از نرخ ارز داشته باشد یعنی بگوید من یک روند بلند مدتی بر اساس متغیرهای کلان اقتصادی پیشبینی میکنم که ارز باید این مقدار باشد. حالا بر اساس این هدفگذاری که انجام داده است بازار را به سمتی هدایت کند که آن نرخ بتواند محقق شود. اگر بانک مرکزی این کار را انجام دهد در آن زمان میتوان گفت این نرخ کشف شده یک نرخ قابل اطمینانی است.اما اگر آن مکملها اتفاق نیفتد و اگر تقاضاکننده و عرضهکننده نگاهشان به بازار غیررسمی باشد و نرخ بازار غیررسمی به هر دلیلی افزایش پیدا کند به خاطر عدم کنترل بانک مرکزی آنها هم نرخ بالاتری کشف میکنند و اینگونه میشود که آرام آرام نرخ ارز در بازار توافقی به دنبال بازار غیررسمی حرکت خواهد کرد.در واقع وقتی بانک مرکزی بازار غیررسمی را هم کنترل کند میتوان گفت نرخی که در بازار ارز توافقی کشف میشود قابل اتکا است و با شوکهای بیرونی نرخ آن تغییر نمیکند.
فارس: الان زمینه این اتفاق در بانک مرکزی وجود دارد؟ چون طبیعتاً افرادی که در بازار غیررسمی هستند اقداماتی انجام میدهند که بازار ارز رسمی بالا برود تا بتوانند قیمت خود را بالا ببرند.موسوی: بانک مرکزی میتواند به شرطی که از ابزارهای خود استفاده کند. فقط هم بر عهده بانک مرکزی نیست. نهادهای مختلفی باید همکاری کنند. سازمان امور مالیاتی در زمینه شفافیت اطلاعات و استفاده از ابزارهای مالیاتی میتواند موثر باشد، وزرات اقتصاد خیلی میتواند تاثیر گذار باشد. بندی هم در برنامه هفتم داریم و در آنجا حکم کردهاند که تمامی وزارتخانهها و شرکتها و بانکها و نهادهای عمومی غیردولتی موظفاند که اطلاعات گردش ارزی خود را در اختیار بانک مرکزی قرار بدهند.هرچقدر ما دامنه بازار شفاف و تحت اشراف بانک مرکزی را بالاتر ببریم از حجم بازار غیررسمی کاسته میشود. ولی یکسری کارها هم بانک مرکزی باید داخل بازار غیررسمی انجام دهد و فقط نباید ابزار آن مداخله باشد تا قیمت کنترل شود. مداخله هم جای خود خوب است؛ اما بانک مرکزی باید از ابزارهای خود به گونهای استفاده کند که بتواند جلوی سرعت معاملات و تعداد معاملات را در بازار غیر رسمی بگیرد با تمام فرایندهایی که معاملهگرها در بازار دارند که همراهی همه دستگاهها را میطلبد.
فارس: آیا این اقدامات نباید قبل از اجرای بازار ارز توافقی انجام میشد و بعد بازار نیما به بازار ارز توافقی منتقل میشد؟موسوی: هر کدام از اقدامات باید در بازه زمانی خاصی انجام شود. ابتدا باید بستر معاملات مشروع شکل بگیرد و بعد بگوییم حالا میتوانیم بازار غیررسمی را کنترل کنیم. یعنی هر اقدامی در جای خود باید درست شود. بازار ارز توافقی هم در یک روز که شکل نگرفته است. از همان ابتدای شروع مدیریت جدید بانک مرکزی در دی ماه ۱۴۰۱ و وقتی مرکز مبادله ایجاد شد تقریباً هم مطالعات و هم بحث عملیاتی و زیرساختی بازار ارز توافقی به عنوان یک موضوع میان مدت شروع شد. بحث کنترل بازار غیر رسمی هم یک مسئله میان مدت است. یعنی بانک مرکزی یکسری اقداماتی را از قبل برای کنترل بازار غیر رسمی شروع کرده است؛ اما اگر قرار است این اقدامات به نتیجه برسد باید با یکسری اقدامات همراه شود.هر اقدامی را در بلندمدت که نگاه میکنیم نقطه شروع خودش را دارد. نکته مهم این است اگر بازار رسمی را ایجاد نکنیم و دنبال محدودسازی بازار غیر رسمی برویم شاید به هدف نرسیم.به خاطر اینکه یک مرکزی باید وجود داشته باشد تا مبادلات در آنجا انجام شود و مرجع واقع شود. البته این به این معنا نیست که بانک مرکزی ملاحظات کنترل نرخ ارز را کنار بگذارد. بانک مرکزی باید هدفگذاری تورمی خود را هم مد نظر داشته باشد.
فارس: اتفاقا سوال بعدی که میخواستم بپرسم همین بود که ارز توافقی چقدر روی تورم کالاها تاثیر خواهد داشت؟ چون طبق آمارهای بانک مرکزی ۵۰ درصد ارز مورد نیاز واردات از بازار نیما تامین میشده است.موسوی: بانک مرکزی وقتی میگوید میخواهم برای تجار تسهیلگری انجام دهم باید ملاحظاتی قیمتی را هم لحاظ کند. چون وقتی گفته میشد که ۵۰ درصد ارز در نیما مبادله میشود بدین معنا بود که اکثر ارزهایی که برای تولید استفاده میشد از محل نیما تامین میشد و عمده نیما را هم خود بانک مرکزی از محل نفت و… تامین میکرد. درست است که نیما منتقل شد اما هنوز تالارهای آنها متفاوت است. این نشان میدهد که بانک مرکزی یک جهتگیری برای کنترل قیمت دارد که بتواند هدفگذاری تورمی خودش را دنبال کند به خصوص به خاطر اهمیت ارزهایی که در نیما وجود دارد که ارزهای مورد نیاز تولید ما است. از طریق دامنه نوسان و هم کنترلهای قیمتی که داخل تالارها دارد.فارس: آیا در کوتاه مدت ممکن است روی قیمتها تاثیر بگذارد؟ موسوی: بله ممکن است چون یک افزایش قیمتی در ارز اتفاق میافتد. وقتی نیما به بازار ارز توافقی منتقل میشود ممکن است آنجا یک تاثیری بگذارد. از اول سال آرام آرام نرخ نیما افزایش پیدا کرد و نهایتاً هم از ۵۴ هزار تومان وقتی به بازار ارز توافقی منتقل شد به ۵۹ هزار تومان رسید. این افزایش که در نیما دیدیم ممکن است است در کوتاه مدت اثر خود را بر قیمت بگذارد. به همین دلیل بانک مرکزی باید از ابزارهای خود به گونهای استفاده کند که از هدفگذاری تورمی خود دور نشود. این مسئله هم به نحوهی استفاده از ابزارها برمیگردد.
من تمام این موارد را گفتم که به همان بحث کنترلهایی که اول اشاره کردم برسم. اگر ما بخواهیم کنترلهای قیمتی هم جواب بدهد و به هدف اصلی که ثبات است برسد، کنترل نوسانات بازار غیررسمی یک لازمه مهم است. چون شوکهای بیرونی که اجتناب ناپذیر است. یک نفر یک سخنرانی میکند، یک قطعنامهای صادر میشود یا یک اتفاقی میافتد و روی بازار ارز تاثیر میگذارد.
مهم این است که در داخل فرآیندها را به گونهای کنار هم قرار دهیم که آن شوک نتواند ضربه زیادی به اقتصاد ما وارد کند. این کاری است که بانک مرکزی بعد از تالار ارز توافقی باید به صورت جدی دنبال کند تا بتواند با همکاری با نهادهای مختلف فشار خود را بر روی مدیریت معاملات در بازار غیر رسمی بگذارد. صرف مداخله بانک مرکزی در بازار غیر رسمی کافی نیست.یکسری جذابیت ها در بازار غیر رسمی وجود دارد که برخی تمایل دارند در آن بازار وارد شوند. مثلا اگر کسی بخواهد در بازار رسمی ارز خود را بگیرد ممکن است به خاطر فرایندها طول بکشد اما سرعت معاملات در آنجا بیشتر است. درست است که قیمت آن برای فرد گرانتر است اما سرعت دارد و گردش پول و سیالیت معاملات بالا است.بانک مرکزی باید با استفاده از ابزارهای کنترلی، سازمان امور مالیاتی با شناسایی و اعمال ابزارهای مالیاتی موانعی در بازار غیر رسمی ایجاد کنند که جذابیت آن طرف نسبت به بازار غیررسمی کاهش پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد همان مکمل میشود که عرض کردم. هم حجم بازار غیررسمی کاهش پیدا میکند و به حاشیه میرود و هم مرجعیت به بازار رسمی بر میگردد و هم نرخی که در بازار رسمی کشف میشود قابل اتکاتر است و بانک مرکزی میتواند آن نرخ را با واقعیتهای اقتصاد نزدیک کند.