در حالی که نگرانی درباره تداوم و امنیت زنجیره تأمین مواد معدنی در جهان هر روز بیشتر میشود، امضای تفاهمنامه جدید همکاری معدنی و مواد معدنی حیاتی میان آمریکا و عربستان سعودی، در جریان سفر دونالد ترامپ به ریاض، توجه جدی فعالان صنعت معدن را جلب کرد. این اقدام، بخشی از برنامه کلان ۶۰۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری و نشانهای از اهمیت روزافزون تجارت مواد معدنی در اقتصاد امروز جهان است.
این توافق دوجانبه با وجود اهداف بلندپروازانهاش، به تنهایی قادر به کاهش وابستگی جهانی به چین یا حل مشکل زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی نخواهد بود. اگر این توافق واقعاً بخواهد تاثیر عملی داشته باشد، باید دو اصل کلیدی دنبال شود: اول، مشارکت واقعی قاره آفریقا به عنوان تامینکننده معتبر؛ دوم، شفافیت و رهگیری در مبادلات معدنی از ابتدا تا انتها.
آفریقا با وجود اینکه به عنوان منطقهای کمتر توسعه یافته شناخته میشود، مدتهاست بازیگری کلیدی در تولید و عرضه مواد معدنی از جمله آنتیموان، بوکسیت، تنگستن و عناصر کمیاب است؛ بسیاری از این تولیدات با فعالیت معادن کوچک و نیمهصنعتی انجام میشود. مشکل اصلی، کمبود زیرساخت، سرمایه و سامانههای رهگیری تولید و مبادلات است که مانع حضور موثر در بازارهای جهانی میشود—در حالی که تکنولوژی این چالشها را تا حد زیادی قابل حل میداند. خریداران جهانی، به ویژه در بازارهای قانونمند آمریکا و اروپا، نیازمند اطمینان از منشأ تولید، مدارک استخراج اخلاقی و امنیت تامین هستند، و بدون رهگیری و شفافیت، حجم بالای تولید آفریقا نیز فاقد اطمینان خواهد بود.
عربستان، با سرمایهگذاری گسترده و اهداف راهبردی در قالب برنامه “چشمانداز ۲۰۳۰”، موقعیت ممتازی برای تبدیل شدن به هاب لجستیکی و فرآوری مواد معدنی در منطقه پیدا کرده است؛ اما ارزش این هاب زمانی آشکار میشود که شبکه ارتباطی با قاره آفریقا و انتقال شفاف مواد از معادن زامبیا یا کنگو تا تولیدکننده نهایی ایجاد شود.
این همکاری اما صرفاً پروژهای بشردوستانه یا کمک توسعهای نیست؛ کشورها و شرکتها به دنبال تامین پایدار، متنوع و اخلاقی مواد معدنی در بازاری هستند که تقاضا برای این مواد با سرعت بالایی افزایش یافته است. معدنداران آفریقایی نیازمند دسترسی به خریداران، شفافیت قیمتی، تامین تجهیزات و راهی برای حضور در بازار جهانی هستند—نه کمک مالی بلاعوض، بلکه شرایط برابر و منصفانه.
در نهایت، توافق ترامپ و عربستان را باید صرفاً یک نقطه شروع دانست—پایهای برای شکلگیری یک تحول واقعی و عملی. اما بدون شراکت واقعی آفریقا و شفافیت کامل در زنجیره تامین، این توافق به توافقی تشریفاتی بدل خواهد شد که تاثیر چندانی در حل مشکلات صنعت معدن ندارد.
برای داشتن زنجیره تامین امن، اخلاقی و مقیاسپذیر در صنعت معدن، لازم است معدنکاران آفریقایی به عنوان بازیگران اصلی و سامانههای رهگیری شفاف از مبدأ تا انتها جدی گرفته شوند. تنها در این صورت است که این توافق تبدیل به یک راه حل عملی برای صنعت معدن خواهد شد—نه صرفاً یک موفقیت دیپلماتیک.